الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

الینا دختر دوست داشتنی من

دل بي تو

1391/5/17 3:07
نویسنده : مامان
2,147 بازدید
اشتراک گذاری

مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد

حتی باغبون نفهمید، که چه آفتی به من زد

رگ و ریشه هام سیاه شد ، تو تنم جوونه خشکید

اما این دل صبورم  به غم زمونه خندید...


دخترم نمي خواستم ديگه بنويسم اما دلم نيومد وبلاگي كه يك روز با عشق واست ساختمو ادامه ندم . دردي كه با رفتنت رو دلم نشست ،غمي كه با نديدنت تو نگاهم خونه كرد ديگه از بين نميره حتي اگه واست ننويسم .چه روزايي بود ،چقدر واسه تولد يك سالگيت روز شماري ميكردم؛يه عالمه طرح داشتم؛يه تولد معركه. يك ماه ديگه تولدته ؛روزي كه اون قدر از اومدنت خوشحال بودم كه حتي دردمو يادم رفته بود،يادمه با اولين گريه ات منم گريه كردم. ،حتي شب از خوشحالي خوابم نميبرد و يك لحظه نگاهم ازت جدا نميشد ،حالا روز تولدت كم كم داره ميرسه اما تو نيستي،حتي هديه هم واست خريده بودم،وقتي بهش نگاه ميكنم دلم از حسرت پر ميشه،نشد برات بهترين جشن دنيا رو بگيرم. وقتي ياد سال پيش ميوفتم كه اين روزا چشم به راه اومدنت بودم دلم ميگيره،چه زود شيريني زندگي برام تلخ شد...

نميدونم چقدر حسم ميكني دخترم اما بدون مامان دلش خيلي تنگه ،واسم دعا كن فرشته ي من...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (43)

ماندانا
17 مرداد 91 14:00
حتما" فرشته كوچولوي نازت هميشه پيشته وشمارو ميبينه درسته جسمش ديگه پيشت نيست اما روحش هست خدا رو به همين شب قدر قسم ميدم كه به شما وهمه مامانايي كه منتظر ني ني هستن فرشته هاشو هديه كنه وهممون ار تنهايي بيرون بياييم


خدا کنه عزیزم ،ممنون
سمیرا
17 مرداد 91 15:28
کاش میدونستم برای آروم شدنت چی باید بگم...من هنوز مادر نشدم ولی کاملا درد و رنجت با تک تک سلول هام حس میکنم...صبور باش عزیز دلم...مثل تمام روزها که به یادتم برای آرامشت دعا میکنم


ازت ممنونم سمیرا جان
نایسل جون
17 مرداد 91 16:14
عزیز دلمممم الهی بمیرممممم
چی شد رفتی وسنو گرافی؟


نه عزیزم فعلا لازم نیست
نایسل جون
17 مرداد 91 16:14
اینقدر بهش فکرنکن داری خودتو داغون میکنی
مامانی چشم به راه
17 مرداد 91 18:48
قربون دلت برمممم عزیزمممم...چقدضجرکشیدی خیلی دلم میگیره میخونم نوشته هاتو...چرا دوباره باردارنمیشی عزیزم؟


دلم میخواد،عزیزم منتظر لطف خدای خوبمم...
مریم
17 مرداد 91 19:09
سلام دوست خوبم.کاملا احساست رو درک می کنم.چون منم مادرم.واقعا جیگرم اتیش گرفت با خوندن نوشته هات ولی مطمئن باش خداوند پاداش صبرت رو خیلی خوب میده..من خودم یه دوستی دارم که 2 سال پیش پسر 6 ماهه اش رو توی تصادف از دست داد و الان یه پسر 15 ماهه داره که خدا اون رو بجای فرشته اش براش فرستاد.اونقدر شبیه برادرشه که دوستم میگه اون خود پسر قبلیشه.پس مطمئن باش که خدا الینا کوچولو رو به آغوشت برمیگردونه.صبور باش دوست خوبم..

ازت ممنونم مریم جان
مریم
17 مرداد 91 19:14
اینم آدرس وب دوستمه.

http://sadaf60.blogfa.com/


مرسی عزیزم
سما
17 مرداد 91 19:35
سلام عزيزم واقعا نميدونم چي بگم چقدر دلت بيتابه پر از ياد تو پر خاطره چشام هر شب از نبودت پره اگه قلب من واست ميزنه اگه بي چشات دلم ميشكنه خداحافظ تو با اينكه هنوزم ميميرم برات خداحافظ تو تا قلبم به تنهايي عادت كنه تا اشكم به چشمانم خيانت كنه خداحافظ تو خداحافظ تو عزيزم وبلاگشو حذف نكن وبلاگش پره از ارامشه پر از حضوره خداست
نایسل جون
17 مرداد 91 20:07
الهی فدات شم عزیززز دلممممم درست کن خیلی خوشمزه میشننن عسللمممم فدات شمممم
نایسل جون
17 مرداد 91 20:08
مطمئنممم خدا امشب برای تو بهترین چیزرقم میزنه ببرای منم دعا کن دوست نازمم


حتما دوستم
نایسل جون
17 مرداد 91 20:08
اره واقها کاش باهم بودیممم
نایسل جون
17 مرداد 91 20:09
خیلی خوشمزه میشن حتما درست کن س جونم

چشم کدبانو
مامان امیر مهدی(سوده)
17 مرداد 91 21:18
یا رب دل دوستان پر از غم نکنی با تیر جفا قامت ما خم نکنی ای چرخ تو را به حق قران سوگند عاقبت دوستان ختم به خیر بگردانی
نایسل جون
17 مرداد 91 22:25
فدات شم عزیز دلم میدونم خدا امشب یه جور دیگه بهت نگا میکنه ازش هرچی بخوای بهتتت گوش میده اگه هم دیدی نشد بدون صلاحت همینه دوست دارممم
مامان ساینا
17 مرداد 91 23:18
سلام عزیزم
سلام الینای خوبم
خوبی گلم؟
پارسال این موقع یادته تو دل مامانی فرشته بودی، امسالم فرشته ای.
امشب یک شی استثناییه ، تو به خدا نزدیکی. خیلی نزدیک. بهش بگو می خوام دوباره برم پیش مامانم. دلت برای مامانت تنگ نشده؟ آخه دل تو که تنگ نمی شه تو می بینیش . بوش می کنی. بغلش می کنی. ولی مامانی حسابی دلش برات تنگ شده. برگرد پیشش. این دفعه سالم بیا. خواستی یدونه دیگه از فرشته هارو هم با خودت بیار که دیگه مامانی وقت نکنه به این روزهاش فکر کنه. قول بده خاله جون برمی گردی. عزیز دلم ما همه دوستت داریم و منتظریم تا یکروزی مامانی بیاد و بگه خدا دوباره تو رو بهش داده. امیدوارم این روز همین فردا باشه. از ته قلبم می خوام همین فردا باشه. روی ماهتو می بوسم نازنینم.

فدات بشم خاله ي خوب

جوجه نارنجی ما
18 مرداد 91 0:06
عزیز دلم الهی خدا به حق این شب عزیز به فریاد دلت گوش بده و شما رو به آرامش برسونه بوس


ممنونم
مامان نيما
18 مرداد 91 9:34
عزيزم توي اين شبا خيلي برات دعا ميكنم واقعا خدا بهت صبر بده و يه فرشته ديگه بهت بده تا كمي دلت آروم بگيره عزيزم براي ما هم دعا كن
مامان مهبد كوچولو
18 مرداد 91 10:26
عزيز دلم از دور مي بوسمت . ازت خواهش ميكنم خودت به داد خودت برس داري داغون ميشي . الهي من بميرم واسه دلت . به جز اشكي كه تو چشمام حلقه ميزنه هر وقت ميام اينجا هيچ حرف ديگه اي براي گفتن ندارم .
مامان مهبد كوچولو
18 مرداد 91 10:26
خصوصي
مامان امیر مهدی(سوده)
18 مرداد 91 16:50
الهی بمیرم برات هر روز به وبلاگت سر میزنم کاش میتونستم ذره ای از بار غمتو سبک تر کنم عزیزم خدا رو به حق این شبهای قدر قسم میدم به زودی یک فرزند سالم بهت بده انشاالله صبور باش و قوی من یک پرستارم بچه کوچولوهای زیادی رو دیدم که بعد از عمل قلب فوت کرده اند گاهی انقدر بیماریشون شدید بوده که چهار پنج ساله بودند و هنوز نمیتونستند راه برن فقط خودشون زجر میکشیدند میدونم این حرفها برات سخته عزیزم اما دخترت الان تو بهشته بی هیچ گناهی ما که زنده ایم روز به روز بار گناهامون سنگین تر میشه از خدا یک فرزند سالم برات میخوام که هیچ وقت درد وناراحتی شو نبینی چون بدون بچه ای که بیماره اول از همه وجود نازنین خودشه که باید این دردها رو تحمل کنه ما هر چه قدر هم که دلمون براش بسوزه اما اون بچه است که داره درد میکشه فکر کن بچه ای که مشکل ادراری داره اگه دیالیزی بشه یاکلیه نداشته باشه و .....هزار مساله دیگه چی میشه ؟ یک سر به بخش دیالیز بزن یا به ای سی یو اطفال ببین چقدر رنجورند بیا به وبلاگ من ماجرای خانواده دوستمو که بعد از 18 سال بچه دار شدن بخون الان هم معلوم نیست زنده بمونه یا نه اگه ما جای پدر یا مادرش بودیم چکار میکردیم ؟برات از خدا صبر میخوام فقط صبر فقط صبر مامان عزیز ترو خدا از حرفام ناراحت نشو غصه میخورم وقتی مطالبتو میخونم توکلت به خدا باشه باز هم باردار شو انشاالله خدا بچه سالم بهت میده اما قبل از بارداری باید روحیه ات را به دست بیاری تا دوران بارداری راحتی داشته باشی میدونم خیلی خیلی سخته اما باید بتونی و مطمینم که میتونی عزیزم
ساحل
19 مرداد 91 4:52
تو این شب عزیز از ته دل برات دعا میکنم الینای نازت دوباره بیاد پیشه مامان دلتنگش
مهربان
19 مرداد 91 9:45
عزیزم از وقتی که وبلاگتو دیدم یه هفته ایی میشه روزی چند بار به وبت سرمیزنم.صبرت خیلی قشنگه و من مومنم به اینکه خدا پاداش صابرینو میده.
زهرا
19 مرداد 91 12:20
عزیز دلم... این شب ها برایت خیلی دعا کردم و ارزوهای قشنگ قشنگ کردم برات از خدا وبلاگتو حذفش نکن من خیلی دوسش دارم و با دیدنش از دنیای خودم دور میشم....
الهه مامان روشا جون
19 مرداد 91 15:16
فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست تا تلخي نباشد شيريني نيست و گاهي همين دشواري هاست که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد خواهي ديد ، آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند
نایسل
19 مرداد 91 23:20
aziiizam baram doa kon manam baraye tooo
سانی
20 مرداد 91 16:57
مامان مهربون من بطور اتفاقی وبلاگ ناز دختر گلتو دیدو و تمام وجودم لرزید و گوله گوله اشک ریختم . راستشو بخوای یه جوری به صبور بودن و قوی بودنت حسودیم شد . حتما حکمتی تو این کار خدا بوده تا بنده شو بسنجه که فکر کنم خوشبختانه تو این امتحان خدا سربلند بیرون اومدی و محکم و استوار خدا رو کافر نشدی و حتی بیشتر از قبل هم شکر گذاز خدا هستی . ایشالله که خدا هم به دل مهربونت نظر داره و الینا ی نازت رو دوباره تو یه تولد دیگه بهت برمیگردونه عزیزم به نظر من از حالا به بعد بیشتر به خودت و همسرت برس و یه محیط خیلی خیلی عالی رو برای ورود یه نینیه زیبا آماده کن . البته اگه خودت بخوای عزیزم . زندگی همیشه جریان داره
مامانی اوستاو امیر رضا گلی
20 مرداد 91 20:45
سلام عزیزم، دلم شکست امیدوارم خدا تو این شبهای عزیز حاجتتو و دعاهات مستجاب کنه
مانی محیا
21 مرداد 91 10:13
عزیزم چی بگم؟؟ نمیتونم بگم صبور باش. اما جات ته بهشته با اینههمه صبر. من که محیا دو هفتستست ازم دور شده یاد تو داره آرومم میکنه. آفرین برتو..
فاطمه (مامان آیلین)
21 مرداد 91 11:46
عزیزم ببخشید یه مدتیه تو خونه اینترنت نداریم تواداره هم فرصت نمیکنم بیام سر بزنم .
فاطمه (مامان آیلین)
21 مرداد 91 11:48
خدایا تو اینهمه فرشته داری پیشت یه دونه کوچولوشو واسه دوستمون بفرست دیگه .... عین همون فرشته ای که بهش دادی و دوباره ازش پس گرفتی ....خواهش میکنم


فدات بشم دوستم
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
21 مرداد 91 12:37
این شبهای عزیز دعا میکنم خدا بهت آرامش قلبی بده و دلتنگی هات کمتر بشه. الینای عزیزم، تو که تو آغوش خدا آروم گرفتی، برای مامانی و بابایی دعا بکن تا آرامش پیدا کنن. خدا واقعا بهتون صبر بده.
marjan
22 مرداد 91 0:20
دلم شکست وقتی برای اولین بار اومدم اینجا... دلم شکست وقتی برای اولین بار عکساشو دیدیم. ولی الان با دیدن سنگ ِقبرش دلم آتیش گرفت....چشمام پره اشکه....نمیدونم حکمت ِخدای من چیه اما..... آفرین به صبرت... آفرین به دلت.... چی میکشی؟؟؟؟کی میفهمه؟؟؟؟نمیدونم اما میدونم خدا مث بنده هاش نیس که مهربونی از یادش بره. هروقت که دلم میگیره میام اینجاآهنگ ِاینجاروخیلی دوس دارم.... فقط میتونم بگم از ته ته ته ته ته ته ته دلم-با اینکه پاک نیست-برات بهترینارو تو این شب عزیز میخوام..... الینا کوچولو....خاله....ازتوی بهشت با دستای کوچولوت...با دل پاکت برای همه دعا کن خانمی....اما اول ازهمه آرامش دل مامان
مامانی چشم به راه
22 مرداد 91 11:56
ایشالاکه یه نی نی خوشگل میادبغلت...خدادستی که تواین شب های عزیزبالامیادخالی برنمیگردونه..ایشالا که صلاحه...چیزی روبه زورنکنه ازخدابخوای..هروقت صلاج باشه خدا خودش یه فرشته خوشگل بهت میبخشه که تا آخرین ثانیه های زندگیت باهات باشه..
رومینا
23 مرداد 91 12:53
سلام عزیزم تمام وبلاگتو خوندم ولی واقعا با هر خطش کلی گریه کردم خیلی دگرگون شدم نمی دونم چی بگم دیگه نمتونم چیزی بنویسم واقعا..................... خدا چرااااااااااااااااااااااااا اخه.
مریمی مامان هانا
23 مرداد 91 15:14
عزیزم من همیشه میام وبلاگتو می خونم و با چشم گریون میرم... عزیز دلم تو رو خدا خودت رو داغون نکن. دخترت تو رو می بینه و زجر می کشی. عزیزم از خدا می خوام دوباره الینا رو به آغوشت برگردونه... دوباره مادر بشی و دل داغ دیده ات آروم بگیره.. امیدوارم به زودی بیایی و خبر بدی که داری مادر میشی
مریمی مامان هانا
23 مرداد 91 15:15
خودت رو تقوبت کن.. آرامش بگیر تا به راحتی باردار بشی و بتونی به سلامتی مادر بشی
مامان تنها
23 مرداد 91 16:58
سلام مامان الینای عزیزم ایشالله هر چه زودتر خبر بارداریتو تو وبلاگت ببینم (خدایا یه فرشته ی صحیح و سالم اگه خودش بخواد همه چیز امکان پذیره نگران نباش امیدوار باش) مواظب خودت باش عزیزمم
نایسل جون
23 مرداد 91 18:01
دلم گرفته من نمیتونم بچه تو دلم نگه دارمم اس ام اس هام فیلد میشن




اي جانم
مامان محمد و ساقی
26 مرداد 91 1:12
زهرا مامان سها
26 مرداد 91 14:06
سلام عزیزم
مطمئن باش فرشتت الان تو بهشت جاش خلی بهتر از این زمینه
تروخدا خودتو ازار نده اون پرکشیده و از دیدن ناراحتیت غصه میخوره
انشالله خدا یک گل ناز دیگر بهت میده ناراحت نباش قربون اون قلب مهربونت

ممنونم
مامان علی
26 مرداد 91 14:13
سلام عزیزم نمیدونم باید چی بگم تا شاید ذره ای از غمت تنگ شه به جز اینکه دعا کنم که خدا دوباره یه فرشته بهت بده فقط همین شاید باور نکنی ولی انقدر گریه کردم وقتی که وبت رو میخوندم که سر درد شدید گرفتم منو تو غمت شریک بودن
مامان نفس طلایی
27 مرداد 91 17:24
واقعا متاسفم
مامان سبحان جون
28 مرداد 91 13:14
الهی فدای غصه هات بشم مامان جونی از ته وجودم درکت میکنم