الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

الینا دختر دوست داشتنی من

دلم گرفته

1391/3/28 12:50
نویسنده : مامان
1,792 بازدید
اشتراک گذاری

دلم گرفته ....

دلم عجیب گرفته است....

و هیچ چیز نه این دقایق خوشبو که روی شاخه های نارنج

می شوند خاموش؛

نه این صداقت حرفی که در سکوت

میان دو برگ این گل شب بوست؛

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند

و فکر می کنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد....

نیستی اما یادتم برام عین نفس کشیدنه...

دلم گرفته دختر خوبم،تو فرشته شدی و رفتی اون بالا،اما من اینجا موندم روی زمین،موندم با یه دل پر درد،درد ازتو جداشدن ؛موندم تا نبودنت رو حس کنم،تا خدا بدونه هنوزم دوسش دارم؛موندم چون تو باید میرفتی،چون اینجا جای تونبود،تو فرشته کوچولوی من نبایدعذاب میکشیدی.بزار تمام عذابهای دنیا مال مامان باشه؛توبایدمیرفتی...

 توبایدمیرفتی ومامان اینو میدونه ؛اما دلم میگیره از این دنیا،دلم میگیره از زندگی بدون تو...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

نگین مامان رادین
24 خرداد 91 13:55
سلام مهربونم عزیزم اون روزی که به وبت سر زدم و بعد مدتها دیدم اپ کردی خوشحال شدم ولی با خوندن پستهات خون تو رگهام منجمد شد طوری که جرات نمی کردم ادامشرو بخونم ،وقتی ادامه مطالبت رو خوندم بغض سنگینی گلوم رو گرفت و داشت خفم می کرد و یه چیزی به دلم چنگ میزد که اخر سر هم دلم رو زخمی کرد و خون اشک از چشمهام جاری شد ،نمی دونم چه طوری و با چه واژه ای می تونم تسکینت بدم ولی از صمیم قلب متاسفم و همیشه این رو یادت باشه که فرشته ات از بس دوست داشتنی بود که خدا نتونست دوریش رو تحمل کنه و نزد خودش فرا خواندش،می دونم هیچ چیزی جای الینا رو برات نمی گیره ولی باید صبور بود و در مقابل حکم خداوند سر تعظیم خم کرد عزیزم این اتفاق ممکن سر هر کسی بیاد ولی با فکر کردن به این که در پس هر اتفاقی حکمتی هست و همه اینها ازمون خداوند هست کمی دلمون اروم میگیره امیدوارم خدا ی مهربون خودش به دل پاکت ارامش بده دوستت دارم و هر لحظه به یادت هستم
امیر
24 خرداد 91 14:17
www.bomr.blogfa.com www.bimepasargad.mihanblog.com بهترین سرمایه گذاری برای آینده فرزندان شما
متین مامی ایلیا
24 خرداد 91 16:53
فقط میتونم بگم خدا بهتون صبر بده، چون میدونم هیچ جمله ای و هیچ کس نمیتونه تسکینتون بده.
نایسل
24 خرداد 91 19:43
قربون دل گرفتت برم منم نیشابورم منم دوست داشتی تو هم بیا عزیز دلم
نایسل
24 خرداد 91 19:43
شاید چون منم دو بار سقط داشتم یه کم از حس تورو میفهمم
رادین عشق زندگی
24 خرداد 91 20:28
خاله جون خدا بهتون صبر بده
عمه جونی
24 خرداد 91 23:21
مامان الینا جون بهتون تسلیت میگم خیلی متاسفم نمیدونم چی بگم فقط خواستم بگم ماروهم تو غمتون شریک بدونید امیدوارم خدا بهتون صبر بده برای تحمل این غم بزرگ
مامانی درسا
25 خرداد 91 1:59
مادر مهربون .... یاد و خاطره این گل نوشکفته براتون باقی میمونه ولی امیدوارم بتونید طافت بیارین ..... بتونید تحمل کنید...... از خدا طلب صبر براتون میکنم ..... فرشته ی کوچولوتون ادامه زندگیتون رو نظاره گره و فرشته نگهبان شما وباباشه ..... دیگه نمیدونم چی بگم ولی ازتون میخوام ادامه بدین بنویسین ..... گریه کنید ناله کنید ..... و صبر داشته باشین ...... دوستتون دارم ......
مامان کوروش
25 خرداد 91 12:03
عزیز دلم خبر رو توی وب محیا خوندم خیلی خیلی متاسفام نمی تونم حالم رو توصیف کنم مامان مهربون می دونم برات خیلی سخته خیلی سخته حتی فکرش هم ادم رو دیوونه می کنه از خدا برات صبر و تحمل می خوام
ضحی
25 خرداد 91 17:00
عزیزم فکر میکنم شما هم مشهد میشینید یک روز تنها برو حرم وبا صدای بلند گریه کن ارامش میگیری مطمئن باش
مامانی درسا
26 خرداد 91 2:05
سلام خانمی ...... میدونی عزیزم من واست طلب آرامش میکنم از خدا ...... میدونم رفتن به وبا ی دیگه و خوندن خاطرات این روزاشون جقدر سخته ...... ولی مطمئنم آنقدر قوی هستی که بتونی این دوران سخت و طاقت فرا رو سپری کنی ...... انشاالله دوست گلم لینکت میکنم تا همیشه یادم باشه بهت سر بزنم ..... میبوسمت .....
الهام
26 خرداد 91 17:27
خدای مهربون به شما و خونواده عزیزت صبر بده وافعا هیچ لغتی نمیتونه تسکین باشه فقط میتونم بگم خدا هممونو کمک کنه
الهه مامان روشا جون
26 خرداد 91 23:26
الهی خدا بهتون صبر بده.من ااین مطلب رو تو وب رادین جون خوندم.اانقدر حالم ببد شدد گفتم بیام تسلیت بگم.خیلی سخته .نمیدونم چی بگم نمی خوام نمک رو زخمت بپاشم.الهی که خدا خودش کمکتون کنه.اینو بدون این یه آزمایشه پس سعی کن از این امتحان و آزمایش تو درگاه خدا سربلند بیرون بیای..
مامان محمدرضا
27 خرداد 91 9:56
سلام دوست عزیزم، وقتی پستهاتو خوندم جرات تسلیت رو هم نداشتم، نمی دونم گذر زمان می تونه تسکینی بر قلب شکسته تو باشه یا نه ولی برات دعا می کنم تو هم با همون حالت دعا کن که هیچ مادر دیگه ای تو دنیا این حسو تجربه نکنه. حالم بده تو شرایطی هستم که باید اشکم قورت بدم تا نریزه تا کسی نبینه. دوستت دارم برات آرزوی آرامش می کنم . امیدوارم خدای مهربون نور امید رو تو دل خوب و مهربونت بتابونه . از همسرت هم غافل نشو به هم کمک کنید تا آفتاب فردا طلوع کنه.
بهاره همیشه بهار
27 خرداد 91 10:33
سلام من مامان نشدم اصلا ازداوج نکردم ولی واقعا خوش به حال الیناالان رو بهترین تخت وتاج نشسته کنار فرشته ها اون عکسش من با اجازه شما میخواهم سیو کنم اجازه هست اگه اجازه دارم بیاید وبم بگید