الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

الینا دختر دوست داشتنی من

مثل همیشه

1391/8/5 22:59
نویسنده : مامان
2,036 بازدید
اشتراک گذاری

تو این وبلاگ جز الینا با هیچ کس حرف نمیزدم ؛اما یه عالمه دوست خیلی خوب دارم که باهام کلی حرف میزدن.از همتون ممنونم که تنهام نمیزارین .امشب خیلی خیلی دلم گرفته ؛اون قدر سنگینم که خالی نمیشم،احساس بدی دارم،نه دوست دارم بخوابم نه حوصله بیدار موندن  دارم . از همه چی حالم بده،وقتی یه آدم یا بهتر بگم یه مادر خیلی داغونه باید چکار کنه که آروم بشه،باید دستای ناز بچشو رو لباش بزاره و هزارتا بوسه بهش آرامش بده،باید فرشته ی کوچولوشو تو آغوشش بگیره تا این حس عاشقانه آرومش کنه،باید تو خواب عزیزش رو نوازش کنه تا دلش آروم بگیره ؛چقدر سخته وقتی روزی هزار بار جای خالیتو میبینم و کاری ازم ساخته نیست؛چقدر سخته وقتی تو یه دلتنگی بی پایان غرق میشی وهیچ کس به دادت نمیرسه،آخ که خسته ام ،از دست وپا زدن بیهوده خسته ام .دوتا چیز تو زندگیم هیچ وقت یادم نمیره ،یکی وقتی اومدی ؛یکی وقتی رفتی .چنان این دو یادگاری رو قلبم حک شده که قلبم درد میکنه؛جاش هنوزم تازست وهیچ وقت ازبین نمیره . یاد روزایی میوفتم که ساعت ها برای انتخاب اسم قشنگت وقت میذاشتم وکلی هم کیف میکردم؛همیشه به بابا میگفتم میخوام دخترم از اسمش لذت ببره،همش حرف ؛وقتی بزرگ شدی؛ رو زبونم بود،مامان جون خیلی بزرگ شدی اون قدر که زمین، بزرگی قدمهات رو طاقت نیاورد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

.::مادرخانومی::.
5 آبان 91 23:32
نسرین مامان بردیا
6 آبان 91 0:22
آخ که من بمیرم برای دلت... قرآن بخون این موقع ها.... معجزه میکنه... والعصر..
مامان امیر مهدی (سوده)
6 آبان 91 1:18
خاک عرفات را اب زمزم را کوه حرا را جرات ابراهیم را طاقت اسماعیل را وصال معشوق را صاحب کعبه نصیبتان کند. عیدتان مبارک.
مامان امیر مهدی (سوده)
6 آبان 91 1:21
عزیزم یک سوال بزرگ تو ذهن منه.چرا دوباره بچه دار نمیشی؟مرتب به وبلاگت سر میزنم و از خواندن مطالبت غصه میخورم .کمی به فکر خودت باش عزیزم.
مریم (مامان آرینا)
6 آبان 91 2:35
هیچی نمیتونم بهت بگم که آرومت کنه واقعا" ببخشید دوستم چرا نی نی دار نمیشی تا یکم دردت آروم بشه عزیزم باور کن خدا دوباره الینا رو بهت میده،مامانی ببخشید میدونم هر بچه ای جای خودشو داره به خدا الان دارم میسوزم این حرفها رو بهت میزنم ولی میدونم که میدونی فقط یه نی نی آرومت میکنه عزیزم
مامان امیر مهدی (سوده)
6 آبان 91 10:54
قرص متفورمین میخوری؟میدونی استرس خودش حاملگی رو به تاخیر میندازه.تحت نظر پزشک باش حتما متفورمین اگه میخوری باید طبق دستورش بخوری حتما .نگران نباش کسانی که قبلا پیشگیری از حاملگی داشته اند کمی طول میکشه بچه دار بشن فقط ارامش خودتو حفظ کن و مراقب سلامتی ات باش مطمین باش بچه دار میشی تازه روش های فراوانی هست هیچ استرس و غصه به دلت راه نده عزیزم.من پرستارم اگه دوست داشتی بامن صحبت کن تا هر چیزی که میتونم بهت کمک کنمو در اختیارت بذارم
نایسل
6 آبان 91 12:29
عزیزم قبلش بم اس ام اس یده حتما میام پیشتت گلم
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
6 آبان 91 14:04
اینقدری دلم برات روشنه که نمی تونم بگم... می دونم صبرت زیاده ... تو این مدت صبرو ازت یاد گرفتم ... خواهر گلم به خودش قسم جواب این صبرت خیلی قشنگه... بنده ی بدی هستم اما از خدای خوبم برات تو این روز ها بهترین هارو آرزو کردم
مامان مهبد كوچولو
7 آبان 91 8:11
سلام عزيز دلم ، قربون دل غصه دارت بشم من ، من هميشه به يادتم و تو و الينا لحظه اي از ذهنم بيرون نميريد ، با حكمت خدا نميشه جنگيد ، هر وقت دلت اينجوري ميگيره خودت رو اينجوري آروم كن كه اگه الينا بود ممكن بود اتفاقات بدتري برايش مي افتاد كه مجبور بود تا آخر عمرش زجر بكشه ، به اين فكر كن كه الينا پاك پاك رفته و تلخي هاي اين روزگار رو نفهميده ، الينا يه فرشته بوده كه به فرشته هاي ديگه پيوسته . دوست من دوستت دارم !!
طاها
7 آبان 91 14:02
سخته خیلی سخته من میفهممت.خدارو صداکن
نی نی و مامی
7 آبان 91 20:22
انقد داغون شدم از نوشته هات که نتونستم هیچ کدومشونو تا آخر بخونم... لیاقت فرشته ی نازی مثل الینا همون بهشت بود...
marjan
7 آبان 91 21:12
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندم تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم خداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونی طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه
مامان هانا
8 آبان 91 13:09
سلام واقعاً سخته ولي اميدوارم خدا كمكت كنه
مامان ساینا
9 آبان 91 10:10
گاهی آدم دلش می خواد یکی کنارش باشه. یکی که حرف دلش رو بفهمه. یکی که بهش بگه تو راست می گی خیلی سخته. دیدن جای خالیش. اتاق خالیش. یاد آوری اون روزها. پارسال این موقع چه روزهایی بود روزهایی که تازه یک ماه و نیمه بود چقدر شیرین بود و حالا انتظار داشتی یک ساله و یک ماه و نیم ه باشه ولی نیست. 7 ماهه که نیست و خیلی سخته. هر روز می نویسی تا شاید کمی آروم بشی اما انگاری هر روز با غمت تازه تر می شی. دلت می خواست بغلش کنی و بهش بگی چقدر دوستش داری. بوش کنی و از بوش لذت ببری. ولی نیست. گاهی راهی نیست جز پذیرش اونچه هست و امید. امید فراوون و توکل به خداوند تا روزی از روزهای خوبش که صلاح می دونه حاجتمون رو بده. می بوسمت عزیزم و برات بهترین ها رو آرزو دارم
فاطمه
9 آبان 91 11:53
وبلاگتو تازه خوندم وواقعا ناراحت شدم . کاش مینوشتی چرا از دستش دادی بازم تسلیت میگم . ایشالا خداوند هر چی خیره عطا کنه
مامان امیر مهدی (سوده)
9 آبان 91 15:22
عزیزم کلومیفن منظورم بود اشتباه نوشتم متفورمین.کلومیفن هم دورش همون دو ماه است .این راه جواب نداد مطمین باش راههای دیگه هم هست چون شما قبلا برای بچه دار شدن مشکلی نداشتی iuvوivfدو تا از راههایی است که در نهایت میشه استفاده کرد وقتی راههای دیگه جواب ندادن قرص ویتامین میخوری؟ویتامین ث و اسید فولیک و اهن بخور یک ماه و خودتو تقویت کن خیلی خیلی موثره قرص ویتامین ث به شوهرت هم بده خیلی فایده داره.اصلا ناامید نباش به تنها چیزی که فکر میکنی سلامت خودت و شوهرت و بچه دار شدنتون باشه افکار ناامید کننده را از خودت دور کن عزیزم.مطمین باش نتیجه میگیری فقط و فقط به مثبت شدن ازمایشت فکر کن به زودی عزیزم .دعای عرفه خیلی دعات کردم.انشاالله با خبر خوش بیایی پیشم.
nafise
9 آبان 91 18:57
سلام ماماني جون عزيييييييزم اين چندوقت نتم قطع بود يكي ازدلايلي كه شارژكردم اين بودكه به وبلاگ اليناجون عزييييييزبيام بخداهميشه سرنمازدعات ميكنم ايشالاايشالاخدا ي ني ني كوچولوي نازوخوشگل بهت هديه بده كه 1000سال كنارهم بمونين
سپهری
10 آبان 91 10:00
سلام عزیزم واس الینا یک مطلب تو وبلاگ میکی نوشتم حتما بخون اگه دوست داشتی تو وبلاگتم بنویس فدات بشم گفتم که خیالت از ستاره کوچولوت جمع باشه که الان داره میدرخشه
سپهری
10 آبان 91 19:52
فدات بشم گاهی باید با خاطره ها زندگی کرد و موند ولی کنار بابایی زیاد غم نخور که فردا تو دلتون خون نباشه بخند تا مرهم دل بابا هم باشی فدات بشم
مامان مارال فرفری
11 آبان 91 0:57
سلام عزیزم خوبی خیلی ناراحت میششم خیلی سخته درکت میکنم تو این جور مواقع نماز بخون از خدا کمک بگیر که اونه فقط به آدم آرامش میده
مژده
11 آبان 91 20:04
مامانی بمیرم برات ...خیلی برات ناراحتم . هر از گاهی بی اختیار میام وبلاگت رو میخونم به امید اینکه بهتر شده باشی ...میدونم اینجور چیزها واقعا از تحمل به در هست اما تو رو خدااااااا بچه دار شو ..مرحم دلت میشه .خودتو داغون نکن .باید زندگی کنی عزیزم .خواهرم .
مامانی اوستا و امیر رضاجان
11 آبان 91 22:45
خدا بهت صبر بده عزیزم.چی میکشی.
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
13 آبان 91 10:48
سلام عزیز دلم ... عیدت مبارک... خانومی خبری ازت نیست ...همیشه به یادت هستم گلم ... انشالله به زودی به حق امام رضا دلت شاد بشه
marjan
15 آبان 91 0:13
مامان الینا حالتون خوبه؟
سپهری
15 آبان 91 9:46
کجایی دوستم تو خودت نباشی اگه نیستی ؟باشه؟